مالیچیهای قشم پل ارتباطی بین دوستان مالیچی(اولین دوره مدیریت مالی قشم) آخرین مطالب
نويسندگان شنبه 28 خرداد 1390برچسب:, :: 1:7 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
استاد به فصل 3 و 9 خیلی تأکید داشتند و گفتند حتماً از هر کدام از این فصل ها یک سوال هست، فصل 5 و 6 با هم یک سوال دارد، از فصل 1 هم سوال هست، ظاهراً به فصل 2 و 4 به اندازه فصلای دیگر تأکید نشده!!!! پس فصل 3 و 9 را با دقت مطالعه فرمائید. مالیچی های عزیز، در آخرین امتحان هم موفق و پیروز باشید. پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:, :: 1:13 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
از کلیه دوستان مالیچی تقاضا میشود که بعد از امتحان افته ها و یا مدیریت سرمایه گذاری حضور داشته باشند جهت یک عکس یادگاری و وداع آخر سال دیگه هر کدوم از مالیچیها کجا باشند و چه کاره باشند و اینکه آیا باز هم یکدیگر را خواهند دید یا نه خدا داند راستی یک چیزی، اونهایی که دوربین دارند حتما با خودشون بیارند چون بدون دوربین نمیشه عکس یادگاری انداخت نظرتون چیه؟؟؟ چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:افته هایی در مدیریت مالی,پاورپوینت ها,مدیریت سرمایه گذاری پیشرفته, :: 9:29 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
مدیریت سرمایه گذاری فصل اول (انواع اوراق بهادار و بازارهای مالی) : ========= میخوام - دارمش === (موجود است) فصل دوم (شاخصهای بازار اوراق بهادار) : ============میخوام - دارمش === (موجود است) فصل سوم (نظریه پرتفوی) : =================== میخوام - دارمش === (موجود است) فصل چهارم (بهینه سازی پرتفوی - مدل مارکویتز) :======میخوام - دارمش === (موجود است) فصل پنجم (مدل تک عاملی) :================= میخوام - دارمش === (موجود است) فصل ششم (مدلهای چند عاملی) :============= میخوام - دارمش === (موجود است) فصل نهم (ارزیابی عملکرد پرتفوی) : =============میخوام - دارمش === (موجود است) افته ها افته اول (افته کاوی در مدیریت مالی) : ========میخوام - نیازش ندارم === (موجود است) افته دوم (شرکت آسیا):================= میخوام - نیازش ندارم === (موجود است) افته سوم (شرکت امید):=================میخوام - نیازش ندارم ????? ؟؟؟؟؟؟ نفرستادند - بفرستید لطفا افته چهارم (شرکت به ور):================ میخوام - نیازش ندارم ????? ؟؟؟؟؟؟ نفرستادند - بفرستید لطفا افته پنجم (پارچه بافی زرین):=============== میخوام - نیازش ندارم === (موجود است) افته ششم (بانک توسعه اقتصادی ایران) :======== میخوام - نیازش ندارم ????? ؟؟؟؟؟؟ نفرستادند - بفرستید لطفا افته هفتم (شرکت تولید و پخش پوشاک نازنین):==== میخوام - نیازش ندارم ????? ؟؟؟؟؟؟ نفرستادند - بفرستید لطفا تمام پاورپوینت ها در ورژن 2007 به راحتی باز می شوند اگه کسی با مشکل برخورد کرد یک ایمیل به ما بدهد چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 1:42 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
همين چند هفته پيش بود که يک ايراني داخل بانک در منهتن نيويورک شد ويک شماره از دستگاه گرفت.
وقتي شماره اش از بلندگو اعلام شد بلند شد و پيش کارشناس بانک رفت
و گفت که براي مدت دو هفته قصد سفر تجاري به اروپا را داره و به همين دليل نياز به يک وام فوري بمبلغ 5000 دلار داره
کارشناس نگاهي به تيپ و لباس موجه مرد کرد و گفت که براي اعطاي وام نياز به قدري وثيقه و گارانتي داره..
و مرد هم سريع دستش را کرد توي جيبش و کليد ماشين فراري جديدش را که دقيقا جلوي در بانک پارک کرده بود را به کارشناس داد و رئيس بانک هم پس از تطابق مشخصات مالک خودرو بالاخره با وام آقا موافقت کرد آنهم فقط براي دو هفته
کارمند بانک هم سريع کليد ماشين گرانقيمت را گرفت و ماشين را به پارکينگ بانک در طبقه پائين انتقال داد.
خلاصه مرد بعد از دو هفته همانطور که قرار بود برگشت 5000 دلار + 15.86 دلار کارمزد وام رو پرداخت کرد. این خط رو دوباره بخون
کارشناس رو به مرد کرد و از قول رئيس بانک گفت " از اينکه بانک ما رو انتخاب کرديد متشکريم"
و گفت ما چک کرديم ومعلوم شد که شما يک مولتي ميليونر هستيد ولي فقط من يک سوال برام باقي مانده که با اين همه ثروت چرا به خودتون زحمت دادين که 5000 دلار از ما وام گرفتيد؟
ايروني يه نگاهي به کارشناس بيچاره کرد و گفت:
تو فقط به من بگو کجاي نيويورک ميتونم ماشين 250000 دلاري رو براي 2 هفته با اطمينان خاطر با هزینه فقط 15.86 دلار پارک کنم ؟ ! ! !
جمعه 13 خرداد 1390برچسب:, :: 7:0 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
دکتر فتحی: امتحان افته ها 10 تا 15 صفحه راجع به یک شرکت توضیح داده شده و در پایان حدود 10 سوال مطرح می شود، سعی کنید تحلیل مناسبی ارائه دهید... مدت زمان امتحان 2 ساعت!! سوالاتی مانند ثبت حسابداری و تهیه صورت جریان نقد نداریم، به همراه داشتن ماشین حساب مانعی ندارد!!! چهار شنبه 11 خرداد 1390برچسب:, :: 1:9 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
سکانس اول: خوابگاه دختران شبنم: وا!… خاک بـرسرم! چــرا داری مثــل ابـر بهـار گریـه می کـنی؟
لالـه: خـدا منـو می کشـت این روزو نـمی دیدم. (همچـنان به گریـه ی خود ادامــه می دهـد شبنم: بگـو ببـینم چی شـده؟
لالـه: چی می خواســتی بشـه؟ امروز نـتیجه ی امتـحان <آناتومی!!!> رو زدن تــو بُــرد. منــی که از ۶ مـاه قبـلش کتابامـو خورده بــودم، مـنی که بـه امیـد ۲۰ سر جلـسه ی امتحــان نشـسته بودم، دیــدم نمــره ام شـده ۱۹!!!!!! ( بر شـدت گریه افزوده می شــود) شبنم: (او را در آغــوش می کشـد) عزیـزم… گـریه نـکن. می فهـممت. درد بـزرگیــه! (بغـض شبنم نیز می ترکـد) بهتـره دیگـه غصه نخـوری و خودتـو برای امتحـان فـردا آمـاده کنـی. درس سخت و حجیــمیـه. می دونی کـه؟ لالـه: (اشک هایش را آرام آرام پـاک می کنـــد) آره. می دونـم! امـا من اونقــدر سـر ماجـرای امـروز دلم خـون بـود و فقط تونـستم ۸ دور بخـونم! می فهـمی شبنم؟فقط ۸ دور… (دوبـاره صـدای گریـه اش بلـند می شود) حالا چه جــوری سرمـو جلوی نـازی و دوستـاش بلـند کنـم؟!! شبنم: عزیزم… دیگــه گریه نکن. من و شهــره هم فقط ۷ – ۸ دور تـونســتیم بخـونیم! ببـین! گریـه نکن دیـگه. فکـر کردن به ایـن مســائل کـه می دونـم سخــته، فایده ای نـداره و مشــکلـی رو حـل نـمی کنـه. لالـه: نـمی دونـم. چـرا چنـد روزیـه که مثـل قدیم دلـم به درس نـمیره. مثـلاً امـروز صبــح، ساعـت 00/6 بیـدار شـدم. باورت مـیشه؟! (در همیــن حال، صـدای جیــغ و شیـون از واحـد مجـاور به گوش می رسـد. اسـترس عظیـمی وجـودِ شبنم و لالـه را در بر می گیــرد! دخـتری به نـام «فرشــته» با اضـطراب وارد اتـاق می شـود.) شبنم: چی شـده فرشــتـه؟! فرشــته: (با دلهــره) کمـک کنیـد… نـازی داشت واسـه بیــستمـین بـار کتــابشـو می خـوند که یـه دفعــه از حـال رفت! شبنم: لابــد به خـودش خیلی سخــت گرفته. فرشــته: خب، منــم ۱۹ بـار خونـدم. این طـوری نـشدم! زود باشیــد، ببـریـمش دکتــر. (و تمــام ساکنـین آن واحـد، سراسیـمه برای یاری «نــازی» از اتـاق خارج می شـونـد. چـراغ ها خامـوش می شود.) سکــانـس دوم، خوابگاه پسران:
(در اتـاقی دو پـسر به نـام های «مهـدی» و «آرمــان» دراز
کشــیده انـد. مهـدی در حال نصـب برنـامه روی لپ تـاپ و آرمـان مشغــول نوشــتـن مطالبی روی چـند برگـه است. در هـمین حـال، واحدی شـان، «میـثــاق» در حـالی که به موبایـلش ور می رود وارد اتــاق می شـود) میثـــاق: مهـدی… شایـعه شـده فـردا صبــح امتـحان داریـم. مهـدی: نـه! راســته. امتـحان پایــان تــرمه. میثــاق: اوخ اوخ! مــن اصـلاً خبـر نـداشـتم. چقـدر زود امتـحانا شـروع شــد. مهـدی: آره… منــم یه چنـد دقـیقه پیـش فهمـیدم. حالا چیــه مگـه؟! نگـرانی؟ مگـه تو کلاسـتون دختـر نداریـد؟! میثــاق: مـن و نـگرانی؟ عمــراً!! (بـه آرمــان اشــاره می کنـد) وای وای نیگــاش کـن! چه خرخـونیــه این آقـا آرمـان! ببیــن از روی جـزوه های زیـر قابلمــه چه نـُـتی بـر می داره!! آرمـــان: تـو هم یه چیزی میگــیا! ایـن برگـه های تقـلبه کـه ۱۰ دقیـقــه ی پیـش شـروع به نـوشتـنــش کردم. دختــرای کلاس مـا که مثـل دختـرای شما پایـه نیســتن. اگـه کسی بهت نـرسوند، بایــد یه قوت قلــب داشته باشی یا نـه؟ کار از محکـم کاری… مـهدی: (همچــنان که در لپ تاپــش سیــر می کنـد) آرمــان جـون… اگه واسـت زحمـتی نیست چنـد تا برگـه واسه مـنم بنـویس. دستـت درست! در همیـن حــال، صـدای فریـاد و هیاهـویی از واحـد مجـاور بلـند می شود. پسـری به نـام «رضـا» با خوشحـالی وسط اتـاق می پـرد) میـثــاق: چـت شده؟ رو زمــین بنـد نیـستی! رضــا:استقلال همین الان دومیشم خورد!!! مهـدی:اصلا حواسم نبود.توپ تانک فشفشه….. .!!! پرسپولیس قهرمان میشه خدا می دونه که حقشه…………… و تمــام ساکنیـن آن واحـد، برای دیـدن ادامـه ی مسـابقـه به اتاق مجـاور می شتـابنـد. چراغ هـا روشــن می مانند شنبه 7 خرداد 1390برچسب:, :: 22:16 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
امتحان افته 22 خرداد ، 8 صبح امتحان مدیریت سرمایه گذاری پیشرفته 30 خرداد، 8 صبح شنبه 7 خرداد 1390برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
سلام شنبه 7 خرداد 1390برچسب:, :: 11:20 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
وقتی با خدا گل یا پوچ بازی میکنی، نترس! ------------------------------------------------------------- گلی از شاخه اگر می چینیم ، برگ برگش نکنیم و به بادش ندهیم -------------------------------------------------- ------------------------------------------------------------- هیچ گاه برای آغاز دیر نیست ، همین بس که به خود بگویم این بار کار ناتمام را ، پایان می دهم . تو نامحدودی مشکلات خود را بر ماسه ها بنویسید و موفقیت هایتان را بر سنگ مرمر. پرمودا باترا ------------------------------------------------------------ امواج زندگی حتی اگه تو را به ته دریا میبرد ٬ با آغوش باز پذیرا باش ! ------------------------------------------------------------ -------------------------------------------------------------- زندگی زیباست زشتیهای آن تقصیر ماست،
-----------------------------------------------------------------------------
هر گاه خبر های بد را به عنوان یک نیاز به تغییر و نه یک خبر منفی پذیرفتید شما از آن شکست نخورده اید بلکه از آن چیزهای تازه آموخته اید . بیل گیتس ---------------------------------------------------------------------------- بخاطر داشته باشید که حواس خود را به هر چه متوجه کنیم همان را به دست می آوریم . آنتونی رابینز ---------------------------------------------------------------------------- هنگام گسست و بریدن از همه چیز ، می توانی بسیاری از نداشته ها را در آغوش کشی . ارد بزرگ -----------------------------------------------------------------------------
هیچ کس نمی تواند به عقب برگردد و از نو شروع کند، اما همه می توانند از حالا شروع کنند.
-----------------------------------------------------------------------------
اگر فرصتها پشت در خانه شما نمی آیند، در دیگری بسازید.((نیلتن بدل))
------------------------------------------------------------------------------
دوستان دو گونه اند :
یکی آنان که همیشه شما را می خندانند و از ایشان خیری نخواهید دید،
دیگر آنان که عیب شما را می گویند و شما را به اندیشه وا می دارند؛
قدر ایشان را بدانید.((ابوالعلاءمُعری))
-------------------------------------------------------------------------------
ما سه چهارم از اصالت وجودی خود را به قیمت شبیه شدن به دیگران از دست می دهیم
---------------------------------------------------------------------------------
تنها چیزهایی که سرانجام با خود میبریم، احساساتمان هستند. عشقهایمان، نفرتها و مصائبمان. از خودم میپرسم، در پایان زندگیام چه چیزی از من باقی خواهد ماند؟ گمان میکنم، میتوانیم قدری از احساساتمان، اندکی از تنفرمان و چیزی از شورمان را و بهخصوص عشقمان را از خود بهجا بگذاریم.»
نیکیتا استانسکو ----------------------------------------------------------------------------------
براستی که ابلهان انسانهای خوشبختی هستند ، زیرا که هرگز پی به تنهایی خود نمی برند . ژان یل توله
----------------------------------------------
به غیر از خدا، به هر آنچه امید داشته باشی، خدا از همان چیز ناامیدت می کند.
------------------------------------------------------------------ همیشه رو به نور بایستید اگر می خواهید تصویر زندگیتان سیاه نیفتد ! ----------------------------------------------------------------- این روزا آدما قیمت هر چیز رو می دونن ولی ارزش هر چیز رو نمی دونن !! ------------------------------------------------------------------ همیشه به کسی تکیه کنید که به کسی تکیه نکرده باشد و او کسی نیست غیر از خدا سخنی از “کاترین پاندر” ------------------------------------------------------------------- در این دنیا هیچکس گرسنه نیست همه روزی چند وعده گول می خورند !! -------------------------------------------------------------------- کبوتر نباش که تو دل آسمان پرواز کنی ، آسمان باش تا کبوتری در دلت پرواز کند ------------------------------------------------------------------- بچه که بودیم دل درد ها را به یک زبان ناله میکردیم ، همه میفهمیدند بزرگ که شدیم درد دل ها را به صد زبان میگوئیم ، کسی نمیفهمد پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:, :: 1:41 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
دوستانی که ارائه داشتند و کنفرانس دادند لطف کنند پاورپوینتشون رو به ایمیل وبلاگ malichiha@ymail.com بفرستند اگه لطف کنند در این وبلاگ جدید عضو بشوند و سپس آدرس آپلود شده پاورپوینتشون را به صورت ارسال مطلب برای ما بفرستند که خیلی بهتره انشالله همه مالیچیها در درس و زندگیشون موفق باشند
صبح امروز در سالن برج ميلاد؛ بزرگترين گردهمايي فعالان بازار سرمايه آغاز به كار كرد خبرگزاري فارس: بزرگترين گردهمايي فعالان بازار سرمايه و شركتهاي غير بورسي صبح امروز تحت عنوان همايش ملي پذيرش بنگاههاي اقتصادي در بورس اوراق بهادار با حضور حدود 1500 نفر شروع به كار كرد.به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، در پي تاكيد مسئولان ارشد نظام مبني بر لزوم حركت اقتصاد ايران از بانكپايه به سمت بازارپايه و همچنين تاكيد ماده 99 قانون برنامه پنجم توسعه در خصوص حضور همه شركتهاي سهامي عام و بازار سرمايه و بورس و فرابورس، همايش ملي پذيرش بنگاههاي اقتصادي در بورس اوراق بهادار؛ فرصتها و مزيتها صبح امروز در سالن همايشهاي برج ميلاد برگزار شد. یک شنبه 1 خرداد 1390برچسب:, :: 15:16 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
یک شنبه 1 خرداد 1390برچسب:, :: 1:22 :: نويسنده : مالیچیهای قشم
از قديم گفته اند وقت طلاست، به عبارت ديگر : زمان = پول : معادله 1
همين طور گفته اند توانا بود هرکه دانا بود، يعني : توان = علم : معادله 2
مي دانيد که:
زمان / کار = توان: معادله 3
با جاي گذاري معادله 1 و 2 در معادله سوم به اين معادله مي رسيم:
پول / کار = علم
که مي توانيم آن را به اين صورت بازنويسي کنيم:
علم/ کار = پول
بنابراين:
Lim (پول) = ∞
0→ علم
يعني هرچه علم و سوادت کم تر باشد درآمدت بيشتر است، و اين هيچ ربطي به مقدار کار انجام شده ندارد !
!به عبارت ديگر وقتي علمت به سمت صفر ميل کند، پولت به بي نهايت خواهد رسيد
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|